ادامه متن در ادامه مطلب
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
2 | 214 | classicman |
![]() |
10 | 489 | sami_vito |
![]() |
2 | 217 | classicman |
![]() |
11 | 364 | sami_vito |
![]() |
1 | 204 | classicman |
![]() |
1 | 150 | classicman |
![]() |
1 | 210 | classicman |
![]() |
0 | 211 | classicman |
![]() |
3 | 230 | classicman |
ادامه متن در ادامه مطلب
ادامه متن در ادامه مطلب
ادامه متن در ادامه مطلب
ادامه متن در ادامه مطلب
ادامه متن در ادامه مطلب
شون پن در اوت ۱۹۶۰ در سانتا مونیکای کالیفرنیا در آمریکا به دنیا آمد. پدرش، لئو پن, کارگردان یهودی، ( که به دلیل مخالفت با مککارتیسم در لیست سیاه قرارگرفت) و مادرش خانم "ایلین ریان" یک ایرلندی-ایتالیایی و پیرو مذهب کاتولیکبود.
او دو برادر دارد به نامهای کریس پن (هنرپیشه) و ( مایکل پن (موزیسین.اولین تجربه بازیگریاش در فیلم )"Fast Times at Ridgemont High"روزهایی هیجانی در بلندیهای هیجمانت) بود. از آن هنگام تاکنون در حدود ۴۰ فیلم بازی کردهاست و برای فیلم رودخانه مرموز جایزه اسکار را دریافت کرد. او همچنین برای سه فیلم دیگر هم نامزد اسکار شده بود که عبارتاند از: من سم هستم به کارگردانی جسی نلسون ،راه رفتن مرد مرده و "Sweet and Lowdown"
در سال ۱۹۹۱ اولین کارگردانی خود را با فیلم "Indian Runner" تجربه کرد. او دو فیلم دیگر نیز با بازی جک نیکلسونکارگردانی کردهاست: "The Crossing Guard" محصول ۱۹۹۵ و قول محصول ۲۰۰۱. در فیلم قول ما شاهد حضور چند لحظه ای بازیگر بزرگ میکی رورک هستیم . زندگی شخصی وی عاری از خشونت نبود. در سال ۱۹۸۵ با خوانندهٔ موزیک پاپ مدوناازدواج کرد. این رابطه بر اثر اعتراض ورود رسانه به حریم خصوصیاش به شدت به هم خورد. همچنین در آن زمان گویا به خاطر حادثهای دستگیر هم شد. بعد از مراحل دادگاه در سال ۱۹۸۹ از هم جدا شدند. بعدها پن با روبین رایت ) هنرپیشه)آشنا شد و در سال ۱۹۹۶ در حالی که دو بچه از ازدواج پیشیناش داشت با او ازدواج کرد.
در اکتبر ۲۰۰۲ پن مبلغ ۵۶.۰۰۰ دلار برای یکسری تبلیغ به واشنگتن پست پرداخت کرد که در آن تبلیغات، از جرج بوش، رئیس جمهور امریکا، خواسته میشد روند خشونتها را پایان ببخشد. تبلیغات به صورت نامههای سرگشاده نوشته شد و در جهت مخالفت با حمله احتمالی به عراق و جنگهای ضدتروریسم بود.
او در دسامبر ۲۰۰۲ سفر کوتاهی به عراق داشت و در ژوئن ۲۰۰۵ نیز در سفری پنج روزه به عنوان خبرنگار روزنامهٔسانفرانسیسکو کرونیکل از ایران دیدار کرد. و مجموعه گزارشهای خود از رویدادها و مصاحبههای پیش از انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری ایران را در روزنامهٔ سانفرانسیسکو کرونیکل به چاپ رساند. وی یکی از فعالان حقوق بشر در یونیسفمی باشد .
فیلم ها:
پسرهای بد(۱۹۸۳).
غافلگیری شانگهانی، همراه با مدونا(۱۹۸۶).
رنگها (۱۹۸۸).
راه کارلیتو، همراه با آل پاچینو(۱۹۹۳).
دور کامل (U Turn) همراه با جنیفر لوپز .(۱۹۹۷)
بازی، همراه با مایکل داگلاس .(۱۹۹۷)
خط نازک قرمز .(۱۹۹۸)
من سام هستم .(۲۰۰۱)
همه چیز در مورد عشق .(۲۰۰۳)
رودخانه مرموز .(۲۰۰۳)
۲۱گرم، همراه با بنیسیو دل تورو(۲۰۰۳).
ترور ریچارد نیکسون .(۲۰۰۴)
مترجم .(۲۰۰۵)
همهٔ مردان شاه(۲۰۰۶).
نام: جك نيكلسون
نام اصلي: جان جوزف نيكلسون
سال تولد: 22 آوريل 1937
نام: جك نيكلسون
نام اصلي: جان جوزف نيكلسون
سال تولد: 22 آوريل 1937
محل تولد: نپتون / نيوجرسي
برنده اسكار:- ديوانه اي از قفس پريد (1975)- دوران مهرورزي (1983)- بهترين شكل ممكن (1997)
نامزد اسكار:- ايزي رايدر (1969)- پنج قطعه آسان (1970)- آخرين گروه (1973)-
محله چيني ها (1974)- سرخ ها (1981)- شرافت خانواده پريتسي (1985)- آيرون ويد (1987)
- چند آدم خوب (1992)
بيوگرافي:
مادرش صاحب يك پيرايشگاه و پدرش خانواده را ترك گفته بود. در سن 17 سالگي و در كاليفرنيا به عنوان يك پادو در كمپاني M.G.M مشغول به كار شد . همانجا بازيگري آموخت. و در بسياري از نمايشها و برنامه هاي تلويزيوني بازي كرد.
براي اولين بار در سال 1958 در فيلمي به نام كودك كش فرياد بزن (راجر كورمن) بازي كرد. اما با بازي در ايزي رايدر (دنيس هاپر، 1969) بود كه به شهرت رسيد و كانديد جايزه اسكار شد.
اما مجسمه طلايي اسكار را براي اولين بار براي بازي در فيلم ديوانه اي از قفس پريد در سال 1975 بدست آورد.او تا به حال در نقشهاي متفاوتي ظاهر شده است.جك نيكلسون در سال 1971 به كارگرداني روي آورد. بازي بسيار ديدني او در فيلم درباره اشميت (الكساندر پين) چشمها را بسوي خود خيره كرده است. او يكي از بخت هاي مسلم اسكار 2003 است.
بخشي از فيلمشناسي:درباره اشميت (الكساندر پين، 2002)قول (شون پن، 2001)
بهترين شكل ممكن (جيمز ل. بروكس)خون و شراب (بابا رافلسن، 1997)
ستاره شب (رابرت هارتلينگ، 1996)مريخ حمله ميكند (تيم برتون، 1996)
عابر نگهبان (شون پن، 1995)گرگ (مايك نيكولز، 1994)هافا (دني دوويتو، 1992)
چند آدم خوب (راب راينر، 1992)دردسر مردانه (باب رافلسن، 1992)
دوجيك (+ كارگرداني، 1990)بتمن (تيم برتون، 1989)آيرون ويد (هكتور بابنكو، 1987)
اخبار سراسري (جيمز ل.بروكس، 1987)جادوگران شهر ايستويك (جرج ميلر، 1987)
سوزش دل (مايك نيكولز، 1986)شرافت خانواده پريتسي (جان هيوستون، 1985)
دوران مهروزي (جيمز ل.بروكس، 1983)سرخ ها (وارن بيتي، 1981)
پستچي هميشه دوبار زنگ مي زند (باب رافلسن، 1981)مرز (توني ريچاردسون، 1981)
تلالو (استنلي كوبريك، 1980)آخرين نواب (اليا كازان، 1976)آبخيزهاي ميزوري (آرتور پن، 1976)
ديوانه اي از قفس پريد (ميلوش فورمن، 1975)تامي (كن راسل، 1975)
حرفه: خبرنگار (ميكل آنجلو آنتونيوني، 1975)تقدير (مايك نيكولز، 1974)
محله چيني ها (رومن پولانسكي، 1974)آخرين گروه (هال اشبي، 1973)
سلطان ماروين گاردنز (باب رافلسن، 1972)مكاني امن (هنري جاگلوم، 1971)
معرفت جسم (مايك نيكولز، 1971)پنج قطعه آسان (باب رافلسن، 1970)
در يك روز آفتابي براي هميشه مي تواني ببيني (وينسنت مينه لي، 1971)
ايزي رايدر (دنيس هاپر، 1969)Psych-Out (ريچارد راش، 1968)
موتورسواران هلز انجلز (ريچارد راش، 1967)
تيراندازي (+ تهيه كننده شريك، مانتي هلمن، 1966)
از در پشتي به جهنم (مانتي هلمن، 1964)ناوبان دوم پولور (جاشوا لوگان، 1964)
ترس (راجر كورمن، 1963)كلاغ (راجر كورمن، 1962)زمين تكه شده (جان بوشلمن، 1961)
فروشگاه كوچك وحشت (راجر كورمن، 1960)استادز لونيگن (ايروينگ وينكلر، 1960)
گردش وحشيانه (راجر كورمن، 1960)براي دلبستگي خيلي زود است (ريچارد راش، 1959)
كودك كش، فرياد بزن (جاس آديس، 1958)
نام :آلن دلون
تاریخ تولد :8 نوامبر 1935
محل تولد : دهکده ای به نام شوئه
وی در نوامبر سال 1935 دز شهر کوچکی در حوالی پاریس به دنیا آمد . نام پدرش فایبان و مادرش ادیت ...زمانی که 4 سال بیشتر سن نداشت از هم جدا شدند و به ناچار سرپرستی اش به خانواده ای دیگر واگذار شد . او در خانه ای رشد کرد که روبه روی یک زندان بود آلن با بچه های نگهبان زندان هم بازی بود . هنگامی که پس از چند سال پدر و مادر خوانده اش بر اثر حادثه ای کشته شدند وی دوباره تحت سرپرستی مادرش که با یک قصاب محلی ازدواج کرده بود قرار گرفت . او در دوران کودکی به دوچرخه سواری فوتبال و رفتن به سینما علاقه وافری داشت .او دوران تحصیلی خود را در مدارس کاتولیک گذراند و از آنجا که پسر پرشروشوری بود ده دوازده بار از مدرسه اخراج شد و در 15 سالگی به کلی درس و تحصیل را ترک کرد پس به ناچار ناپدری اش او را به مغازه قصابی برد تا این حرفه را به او بیاموزد اما آلن هیچ علاقه ای به این حرفه نداشت و در سن 17 سالگی خانه را ترک کرده و به ارتش پیوست .
وی در ارتش در یگان تفنگداران دریای به عنوان چتر باز به خدمت ادامه داد و در سال 1954 در جنگ هند و چین حضور داشت . او در دوران خدمت خود را در ارتش با اشتیاق ادامه داد در مورد خاطراتش در آن زمان می گوید : در آنجا دوستانی پیدا کردم کسانی که با آنها حرف می زدم و به حرفهایم گوش می دادند.
آلن در 1956 از خدمت ترخیص شد و به عنوان باربر له آل و سپس نیز به عنوان پیش خدمت در کافه های مختلف پاریس به کار پرداخت . او در آمد ثابتی نداشت و مستقل از خانواده اش زندگی می کرد . طی همین مدت با بسیاری از بازیگران که در کافه های محل کارش رفت و آمد داشتند ،آشنا شد یکی از بازیگران ژان کلود بریالی بود . آنهایی که درباره او زندگی تحقیق کردند می گویند که او با دنیای زیر زمینی جنایتکاران در ارتباط بوده و مدتی هم با آنها زندگی می کرد. این دو دوست در سال 1957 تصمیم گرفتند با هم به جشنواره ی فیلم کن بروند . این تصمیم زندگی آلن را برای همیشه تغییر داد . آلن که یک آدم معمولی بود و هیچ گونه تجربه بازیگری نداشت و آن شب هم با یک دست لباس کرایه ای به جشنواره رفته بود اما پبش از بازگشت از جشنواره به یک سوپر استار تبدیل شده بود. چهره ی فوق العاده جذاب او در آن مجلس کاملا سر آمد همگان بود در آنجا بود که کارگردانان مختلف به سراغ او آمدند او بیشتر در نقش در نقش آدم دزد یا آدم کش اجیر شده را بازی می کرد.
در دهه 1970 علاوه ر بازی در فیلم دومین کمپانی تولید فیلم خود را تاسیس کرد و به جمع آوری ثروت پرداخت .وی دیگر یکی از ثروتمندان جهان بود و فیلم هایی که تهیه می کرد و آرم AD را داشتند. او سپس یک شرکت هواپیمایی تاسیس کرد و بخشی از ثروت خود را در زمینه ی مورد علاقه ش ،یعنی جمع آوری آثار هنری و پرورش اسبهای مسابقه سرمایه گذاری کرد. گنجینه شخصی او کم نظیر است و صاحب عتیقه هایی است که بساری از آنها در موزه ها به تماشا گذاشته شده است . او در دهه ی 1980 به سوئس نقل مکان کرد و گفت که زندگی در حکومت سوسیالستی فرانسه را دوست ندارد.
اما در رابطه با خانواده آلن:
اولین نامزد او رومی اشنایدر بازیگر معروف بود که قبل از آنکه کارشان به ازدواج کشیده شود از هم جدا شدند ، آلن دلون سپس در سال 1964 با ناتالی کانوواس ازدواج کرد و از او صاحب یک پس به نام آنتونی شد اما در سال 1969 این دو از هم جدا شدنداما یک حاثه مهم در زندگی الن دلون ،در سال 1968 به وقوع پیوست . در این سال جسد استفن مارکوویچ در گاراژ خانه وی پیدا شد ،شایعات حاکی از آن بود که آلن دلون وی را به دلیل علاقه به ناتالی کشته ،به هر حال هیچ گاه زاویه تاریک آن قتل روشن نشد و آلن هم تبرئه شد .آنتونی در حال حاضر بازیگر سینماست ،اما هنوز نتوانسته مانند پدرش معروف شود . البته او تا حدی شبیه پدرش است اما مانند او جذابیت ندارد، خود دلون هم می گوید : پسرم با من متفاوت است .
آلن دلون در سال 1990 در سن 56 سالگی با رزالی وان بیرمن که یک مدل آلمانی بود ازدواج کرد و از او صاحب دختری به نام آنوشکا و پسری به نام فابیانی شد ، آلن در سال 1998 در فیلم نیمه شانس در کنار ژان پل بلوموندو بازی کرد و سپس اعلام بازنشستگی کرد و گفت :من در اکثر فیلم هایی که بازی کرده ام یا دزد بوده ام یا پلیس ،اما جالب این است که فرقی نمی کرده است که چه کاره بوده ام ،در همه فیلم ها تنها بوده ام . نمی دانم اما فکر می کنم کارگردانها و حتی تماشاگران همیشه دوست دارند مرا تنها ببینند
تعداد صفحات : 5