loading...
سینما باکس
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
سری جدید تریلر درخواستی 2 214 classicman
موسیقی فیلم 10 493 sami_vito
درخواست تریلر جدید 2 217 classicman
موسیقی متن فیلم 11 364 sami_vito
درخواست تریلر 1 204 classicman
عجب 1 150 classicman
درخواست تریلر 1 210 classicman
درخواست همکاری با سینما باکس 0 211 classicman
درخواست تریلر 3 231 classicman
admin بازدید : 185 شنبه 14 بهمن 1391 نظرات (0)

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/13/11.13/mv5bmtaznzgwmzmyndneqtjeqwpwz15bbwu2mdg0mdkzna._v1._sx214_cr00214314_.jpg

«رومن پولانسکی» فیلمساز لهستانی‌تبار مقیم فرانسه، امسال با تازه‌ترین فیلم سینمایی خود «کشتار» در جشنواره فیلم فجر حضور دارد.

این درام خانوادگی اجتماعی که بر اساس قصه یک نمایش صحنه‌ای موفق ساخته شده ، در جشنواره نمایش داده می‌شود.

جودی فاستر، کیت وینسلت ، کریستف والتز و جان سی رایلی در این فیلم ، در نقش دو زوج مقیم شهر نیویورک بازی می‌کنند که درگیر یک سری مشکلات و مسائل هستند.

منتقدان سینمایی فیلم تازه پولانسکی را بازگشت موفقیت آمیز او به دنیای فیلم سازی ارزیابی کرده اند، آنها می‌گویند او توانسته اقتباس سینمایی خوبی از یک نمایش صحنه ای پر دیالوگ (که در یک لوکیشن کوچک و محدود اتفاق می‌افتد) ارائه دهد و توانایی فیلم سازی خود را به نمایش گذاشته است.

* «کشتار» را بعد از مشکلات چند سال اخیر خود و زندانی شدنتان ساختید . کارگردانی در چنین شرایطی چگونه بود؟

من سی و چهار سال است که به این شیوه زندگی می‌کنم. البته نباید فراموش کنیم که برای مدتی زندانی شدم ، در داخل حبس ، فرصت کافی برای فکر کردن داشتم. آمریکایی ها می‌خواستند مرا به کشور خود برگردانند . احساس می‌کردم که نسبت به سال‌های قبل تغییر کرده بودم . خودم می‌دانستم دیگر آن فیلم ساز چابک و فعال قدیمی نیستیم که عادت داشتم باشم.آرام تر شده بودم و می‌خواستم فیلمی بسازم که منعکس کنند. حال و هوای امروزی ام باشد.

* آیا اصلاً احساس پشیمانی می‌کنید؟

بله، طبیعی است که چنین احساسی دارم. سی و سه سال است که افسوس می‌خورم و احساس پشیمانی می‌کنم . نسبت به آن مسائلی که در آن دوران پیش آمد، احساس پشیمانی می‌کنم.

* این روزها نمی‌توانید به جای دیگری غیر از فرانسه ، لهستان و سوئد سفر کنید؟


من در فرانسه زندگی می‌کنم ، من فرانسوی‌ام!

* بله البته . اما کشورهای زیاد دیگری وجود دارد که نمی‌توانید به آن جاها سفر کنید. احساس زندانی بودن می‌کنید؟

خیر در طول این سالها به این وضعیت عادت کرده‌ام (می‌خندد) به اندازه کافی در سال‌های قبل، به این طرف و آن طرف سفر کرده‌ام. چه ایرادی دارد که حالا می‌توانم وقت بیشتری را در کنار خانواده‌ام بگذرانم و از آنها جدا نباشم؟

* خیلی جالب است که شما به صورت همزمان هم به عنوان «یک نابغه سینما» معرفی می‌شوید و هم به عنوان یک«دیوانه خودپسند»


این موضوع به زمانی بر می‌گردد که همسرم شارون تیت ، در دهه هفتاد میلادی در آمریکا به قتل رسید. رسانه‌های گروهی در آن زمان دوست داشتند این جور قصه‌ها را سرهم کنند و از چنین القابی استفاده کنند. با اختراع اینترنت هم، دوباره این جور چیزها مد شد.

* همسرتان شارون تیت در زمان مرگ باردار بود ، مادرتان هم در آشویتس همین وضعیت را داشت و شما در تمام این دوران در تلاش برای بازپروری بوده‌اید، این کار را چگونه انجام دادید؟

می‌دانید ، این پرسشی است که همیشه برای خودم هم مطرح است و از خودم می‌پرسم . احساس می‌کنم قوی‌تر از این‌ها ساخته شده‌ام.. زمانه مرا سر سخت و قوی بار آورده است.

* بارها با خطر مرگ، روبرو شده اید و بسیاری از کسانی که دوستشان داشته‌اید ، به شکلی فجیع مرده‌اند. آیا  این مسئله باعث شد تا نگاهتان به زندگی و مسائل تغییر کند؟

مطمئناً همین طور است . وقتی خیلی کم سن و سال بودم ، مرگ را از نزدیک دیدم . آن زمان جنگ و اردوگاه‌های مرگ بود . اولین بار در سن هفت سالگی، مرگ یک زن را جلوی چشمم دیدم. دیدن این جور چیزها باعث شد تا به وجود چیزی مثل مرگ عادت کنم ، مثل دکتر جراحی که به دیدن بدن‌های سوراخ شده عادت دارد.

* اولین خاطره‌ای که در ارتباط با سینما دارید چیست؟


زمانی بود که خواهر بزرگم مرا همراه خودش به سینما می‌برد ، کوچک‌تر از آن بودم که بتوانم به تنهایی به سینما بروم.تنها سرگرمی و دل‌خوشی‌ام در آن دوران ، همان سالن سینمای کوچکی بود که بسیاری وقت‌ها هم خالی بود . بعد از ظهرها به سینما می‌رفتیم . یاد می‌آمد من باید دستشویی می‌رفتم و خواهرم حاضر نبود حتی یک صحنه از فیلم را از دست بدهد . این جور مواقع ، فیلم را با عذاب و شکنجه تماشا می‌کردم.

* بخشی مهم از فیلم نامه «کشتار» را در داخل سلول زندان نوشتید. شرایط نگارش فیلم نامه در چنین شرایطی خاص ، ویژه و سخت بود؟

شرایط بسیار خوبی بود ! قصد داشتم برای نوشتن فیلم نامه از چند تا فیلم نامه نویس دعوت به همکاری کنم . ولی دستگیر شدم و آن ها نتوانستند به همکاری با من بیایند (می‌خندد) قبل از آن ، در کمپانی های فیلم سازی هالیوودی محلی وجود داشت که به آن لقب «واحد نویسندگان» داده بودند . فیلم نامه نویسان مجبور بودند اول وقت کارت زده و خودشان را به این محل معرفی کنند. زندان هم مثل همان «واحد نویسندگان» بود.

* چه چیزی نمایش صحنه‌ای «کشتار» شما را جذب خودش کرد؟


«کشتار» قصه ای درباره دو زوج است که در آغاز ماجرا روابط صمیمانه و نزدیکی دارند . اما با گذشت زمان، اتفاقاتی رخ می‌دهد که ورق بر می‌گردد و توهین و تنفر به صورت کامل، جایگزین آن روابط اولیه می‌شود. این تغییر روابط صد و هشتاد درجه‌ای بود که توجه‌ام را به نمایش یاسمین رضا جلب کرد .

شخصیت‌های اصلی قصه با گذشت زمان ، هویت واقعی و طبیعت درونی خویش را به نمایش می‌گذارند. آنها توانایی خوبی برای بروز احساس تنفر دارند و می‌توانند به راحتی آدم‌های خودخواهی باشند. آن ها افرادی از طبقه  بورژوازی در حال رشد هستند که خواهان احترام هستند ، ولی به مرور نشان می‌دهند، خودشان حاضر نیستند این موضوع را در رابطه با دیگران رعایت کنند.

* در آن دوران زندان ، شما کار نگارش فیلم‌نامه را روی همان میزی انجام می‌دادید که زندانیان دیگر پیاز خورد می‌کردند؟


کار نوشتن «شبح نویسنده» را تازه تمام کرده بودم. یک کامپیوتر داشتم ، اما خبری از اینترنت نبود. برایم دی‌وی‌دی‌ فرستاده می‌شد . می‌توانستم وکیل بگیرم تا بتوانم یک سری چیزهایی برای خودم داشته باشم، ولی شرایط من هم مثل بقیه زندانیان بود و چیزهایی بیشتر از آن‌ها نداشتم.

* کدام بخش از نمایش یاسمین رضا شما را بیشتر جذب خودش کرد؟

بخش شوخی ها و طنزی که دارد بر اساس آن ، قصه‌اش را تعریف می‌کند. می‌دانید، قصه نمایش ارزش‌های طبقه بورژوازی را به استهزا می‌گیرد و این برایم جذابیت خاصی داشت، احساس می‌کردم وقت آن رسیده که من هم به چنین مضمونی در فیلم‌هایم بپردازم.

* نمایش فیلم «کشتار» در جشنواره و نیز ، با تحسین منتقدان همراه شد و در جشنواره زوریخ هم یکی از جوایز مهم را گرفت ، پس از آن تجربه تلخ زندان ، این ستایش‌ها و جوایز برایتان اهمیت خاص دارد؟

این چیزی است که طی سی و چهار سال اخیر، همیشه با آن روبرو بوده‌ام. واقعیت این است که نباید موضوع زندان رفتن مرا فراموش کنیم.این روزها ستایش ها . جوایز اهمیت زیادی برایم ندارد.

* بیست و پنج سال قبل، می خواستید نسخه سینمایی قصه کلاسیک «تن تن» را تبدیل به فیلمی سینمایی کنید. چه برسر این پروژه آمد ؟

در همان ایام خیلی زود آن ها را رها کردم ! حس شخصی‌ام است است که فضاها و آدم های زنده به درد یک قصه کمیک استریپی نمی خورند و نباید قصه‌های مصور را تبدیل به فیلم ‌های زنده کرده . کسی مثل استیون اسپیلبرگ کارگردان خوبی برای انجام این جور کارهاست . او تکنولوژی ای در اختیار دارد که به وی امکان آن را می‌دهد که آدم‌های واقعی را تبدیل به یک سری موجودات کارتونی کند و این کار برای تماشاچی معمولی ، قابل درک و هضم باشد .

* پروژه جدید چه دارید ؟


خیلی دوست دارم فیلمی درباره آدم های مسن و سن و سال دار بسازم ، که قصه‌آنها در دوران جنگ جهانی اول یا دوم رخ می‌دهد . دوست دارم یک زن را به صورت کاراکتر اصلی این قصه ، به نمایش بگذارم .

 

منبع: فارس

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    نظرتان در مورد مطالب سایت وقت نمایش چیست؟
    درخواست های کاربران

    برای درخواست موسیقی متن فیلم. تریلر. بیوگرافی و گالری عکس


    >>اینجا کلیک کنید<<

    ویژه
    جدول پخش 200 فیلم نوروز 92
    و معرفی سریال های آماده شده توسط شبکه های سیماdjango-unchained-leo.jpg
    آمار سایت
  • کل مطالب : 490
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 68
  • تعداد اعضا : 53
  • آی پی امروز : 304
  • آی پی دیروز : 24
  • بازدید امروز : 646
  • باردید دیروز : 640
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 646
  • بازدید ماه : 3,884
  • بازدید سال : 37,336
  • بازدید کلی : 310,507
  • کدهای اختصاصی